پرسش :

عامل عصمت در پيامبران چيست؟


پاسخ :
عامل باز دارنده راهنمايان آسمانى از گناه همان ايمان قوى وتقواى فوق العاده آنهاست كه از علم به عواقب گناه سرچشمه مى گيرد. به طور مسلم، علم صد درصد قطعى به واكنش عملى، در انسان ايجاد عصمت مى كند وآنچنان تقوائى در او پديد مى آورد كه هرگز انديشه گناه در مغز او خطور نمى كند، فرض كنيد، به انسانى يك ميليارد دلار بدهند واز او بخواهند كه دست به سيم عريان بزند، كه برق كشنده در آن جريان دارد، بطور مسلم هيچ انسان عاقلى به هيچ قيمتى خود را آلوده به چنين گناهى نمى كند زيرا نتيجه اين نوع گناه مرگ است واو در اين نتيجه شك وترديدى ندارد.حالا اگر يك نفر نسبت به عواقب شوم ونتايج مرگ بار گناه كه دوزخ وآتش سوزان است چنين علم قطعى پيدا كند، به طور مسلّم دست به گناه نزده واين علم در او يك نوع تقوا ومصونيّتى پديد مى آورد كه به هيچ نحو شكست نمى خورد.
در اين جا ممكن است سؤال شود كه گاهى برخى از آگاهى هاى قطعى در انسان ايجاد مصونيّت نمى كند زيرا مى بينيم افرادى كه مى دانند الكل ضرر دارد وسيگار مضر است مع الوصف مى نوشند ومى كشند پس چرا علم در اين مورد عصمت ايجاد نمى كند؟
پاسخ اين سؤال روشن است وآن اين كه علم در صورتى مى تواند مصونيّت آفرين باشد كه از مغز به قلب واز حالت علمى به صورت ايمان در آيد. وتا علم رنگ ايمان به خود نگيرد مايه هدايت ورستگارى نمى گردد، از باب مثال مى گوييم، همه ما مى دانيم كه مرده نمى تواند به انسان ضررى برساند ولى در عين حال همگى از آن مى ترسيم وحاضر نيستيم يك شب با او در بستر بخوابيم. حال آنكه مرده شور نمى ترسد و واهمه ندارد. تفاوت علم ما با علم مرده شور، در اين است كه علم ما فقط آگاهى است و هنوز به علم خود ايمان نداريم. در حالى كه مرده شور بر اثر ممارست، مؤمن است واز مرده نمى ترسد. علم اين گروه كه الكل مى نوشند علمى است كه به حالت ايمان (كه بازدارندگى اثر آن است) در نيامده است.گذشته از اين، اين گروه يك محاسبه ديگرى نيز مى كنند وآن اينكه زندگى توأم با كيفيت را بر زندگى با كميّت اما بدون كيفيّت مقدّم مى دارند . ودرحقيقت زندگى نخست را بر زندگى دوّم ترجيح مى دهند ومعتقدند شصت سال زندگى با عيش ونوش بهتر از هشتاد سال زندگى پيراسته از آن است.
عامل باز دارنده آنان از خطا يك عامل غيبى است كه در روايات از آن به روح القدس تعبير آورده اند. خداوند آنان را با قدرت ونيروئى مجهز كرده كه نمى گذارد آنان به خطا واشتباه بيفتند، وپيوسته آنان در متن واقعيات قرار مى گيرند واين لطف الهى در حق آنان براى اين است كه اعتماد مردم را به خود جلب كنند، ودر نتيجه هدايت مردم كه براى آن هدف برانگيخته شده اند عملى گردد.

پي نوشت:
1.اصول عقائد اسلامي ونگاهي به زندگاني پيشوايان معصوم، آيت الله سبحاني، ص47-48.

منبع:سایت انوار طاها